یادداشت‌هایی درباره‌ی ترجمه

ارائه یادداشت‌ها، مقالات و نکاتی درباره‌ی اصول و فنون ترجمه از عربی به فارسی و برعکس

یادداشت‌هایی درباره‌ی ترجمه

ارائه یادداشت‌ها، مقالات و نکاتی درباره‌ی اصول و فنون ترجمه از عربی به فارسی و برعکس

مشخصات بلاگ
یادداشت‌هایی درباره‌ی ترجمه

مطالب مفیدی در رابطه با اصول، فنون، راهکارها، نظرها و نظریه‌های ترجمه از عربی به فارسی و فارسی به عربی از کتاب‌ها و منابع معتبر، انتخاب شده و در این وبلاگ در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد تا علاوه بر فراگیری این امور با منابع و کتاب‌های موجود نیز آشنا شوند و در صورت تمایل، با مراجعه به آنها به تکمیل دانسته‌های خود در این زمینه بپردازند.
خوانندگان گرامی می‌توانند هرگونه نظر، انتقاد، پیشنهاد و یا سؤالی که دارند در بخش «نظر» و یا در قسمت «تماس با من» مطرح بفرمایند.

مختار حسامی
دانشجوی مترجمی زبان عربی
دانشگاه تهران
سه‌شنبه 18/اسفند/1394 هـ.ش

کانال تلگرام این وبلاگ:
https://telegram.me/arabifarsi

مترادفها و کاربرد آنها

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۱۴ ق.ظ

برای هر کلمه در زبان مبدأ، معمولاً چند معادل در زبان مقصد وجود دارد. انتخاب معادل از میان توده مترادفهایی که به ذهن مترجم می‌آید یا فرهنگ لغت آنها را در اختیار او می‌گذارد، یکی از مشکلاتی است که مترجمان تازه‌کار با آن روبرو هستند؛ به عبارت دیگر مترجم برای انتخاب معادل مناسب از میان چند کلمه یا عبارت مترادف، چه  عواملی را باید در نظر بگیرد؟

از آنجا که زبان فارسی به دلیل تحولات تاریخی، علاوه بر کلمات فارسی میانه، تحت تأثیر زبانهایی چون عربی، ترکی، مغولی و ... قرار گرفته، از نظر کلمات مترادف و هم‌معنا، غنی و پربار شده است. کلمات و عبارات مترادف، هر یک ویژگی خاصی دارد و نمی‌توان به دلیل اینکه یک کلمه به فارسی میانه تعلق دارد از دیگر مترادفهای آن چشم‌پوشی کرد و آنها را به کار نبرد؛ برای مثال، درفش، پرچم، بیرق و علم چهار کلمه مترادف هستند که اولی، فارسی اصیل و دومی، مغولی و سومی، ترکی و چهارمی، عربی است. ما نمی‌توانیم به اعتبار اینکه در میان این چهار کلمه، فقط درفش فارسی اصیل است همواره در نوشته‌هایمان از آن استفاده کنیم. چرا که سه کلمه دیگر در دوره‌های تاریخی مختلفی وارد زبان فارسی شده و به صورت جزء اصلی و طبیعی این زبان در آمده‌اند. هر یک از این کلمات در موقعیتهای مختلفی به کار می‌روند و بخشی از نیاز زبان را تأمین می‌کنند؛ برای مثال در ترکیبهای «پرچم ایران» و «علم حضرت عباس» نمی‌توان از «درفش» استفاده کرد؛ بنابراین بسیاری از کلمات و عباراتی که به ظاهر مترادفند، از جهاتی با یکدیگر متفاوتند. مهمترین این تفاوتها عبارتند از:

1. کلمات و عبارات مترادف ممکن است از نظر گونه زبانی متفاوت باشند؛ برای مثال «همسر»، «شوهر» و «آقا» از نظر معنایی شبیه یکدیگرند، اما به لحاظ گونه زبانی متفاوتند. «گونه» به شکلهایی از زبان گفته می‌شود که هر کدام در جا و موقعیت معینی به کار می‌روند و بخشی از نیاز زبان را تأمین می‌کنند؛ مثلاً یک کارمند با رئیس اداره‌اش از یک گونه زبانی استفاده می‌کند و در جمع همکاران خود از گونه دیگر. همین کارمند در میان جمع خانواده خود گونه زبانی سومی را به کار می‌گیرد که کاملاً با دو گونه دیگر متفاوت است. پس ما در هر موقعیت با گونه زبانی مختص به همان موقعیت، سخن می‌گوییم که در علم بلاغت به آن «مقتضای حال» گفته می‌شود. «همسر» وابسته به گونه رسمی و «شوهر» محاوره‌ای و «آقا» عامیانه است. در مثالی محدودتر می‌توان به کلمات «صبح»، «بامداد»، «سپیده‌دم» و «پگاه» اشاره کرد که بتدریج، رسمی‌تر و ادبی‌تر شده‌اند. کلمه «صبح» در گونه‌های محاوره‌ای و عادی و رسمی، مشترک است. به این معنا که با انتخاب کلمه همنشین، موقعیت آن تغییر می‌کند؛ برای مثال اگر در کنار «دلپذیر» یا «دل‌انگیز» قرار گیرد به گونه رسمی و ادبی تعلق خواهد داشت.

گونه‌های مختلف زبانی به اداری، رسمی، عادی، محاوره‌ای، عامیانه، تقسیم می‌شود. به این مثالها توجه کنید:

کاملاً اداری: هر کس در این مکان زباله بریزد، تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.

اداری: ریختن زباله در این مکان اکیداً ممنوع است.

رسمی: لطفاً از ریختن زباله در این مکان خودداری کنید.

عادی: در این مکان زباله نریزید.

محاوره‌ای: شهر ما خانه ماست، زباله نریزید.

عامیانه: اینجا آشغالدانی نیست.

در تقسیم‌بندی کلی‌تر می‌توان گونه‌های زبانی را به «رسمی»، «عادی» و «محاوره‌ای» تقسیم کرد که گونه‌های اداری و ادبی، زیر مجموعه «رسمی» و گونه عامیانه، زیر مجموعه «محاوره‌ای» قرار می‌گیرد. این سخن درباره جملات و عبارات و ساختهای نحوی نیز صادق است؛ به عبارت دیگر جمله‌ها و ساختهای نحوی، همچون حلقه‌های زنجیر به یکدیگر متصل هستند و باید هماهنگ و متناسب انتخاب شوند. تغییر و جابجایی این اجزاء موجب ناهماهنگی و ناهمگونی متن می‌شود و انسجام بافت متن را از بین می‌برد. به این جمله‌ها نگاه کنید:

الف) نخست به سخنانش گوش سپردم و آنگاه چون ابر بهاری گریستم.

ب) ابتدا به سخنانش گوش دادم و سپس بشدت گریه کردم.

ج) اول، حرفهایش را شنیدم و بعد زدم زیر گریه. آن هم چه گریه‌ای.

این سه جمله به سه گونه زبانی «رسمی»، «عادی» و «محاوره‌ای» تعلق دارد و تفکیک نکردن موقعیت آنها باعث عدم هماهنگی در اجزاء متن می‌شود.

2. برخی از مترادفها به لحاظ معنایی یکسانند، اما از نظر بار عاطفی، متفاوتند. به این معنا که برخی از کلمات مثبت هستند و به مدح و ستایش گرایش دارند و برخی دیگر بار منفی داشته و مذمت و نکوهش را به همراه می‌آورند. کلماتی نیز هستند که حامل هیچ بار عاطفی نبوده و خنثی می‌باشند؛ برای مثال کلمه‌های اقتصادی و خسیس را در نظر بگیرید. «اقتصادی» کلمه‌ای مثبت است و حسابگری را در ذهن، تداعی می‌کند؛ اما «خسیس» بار منفی داشته و معنای خودخواهی و بخل را به همراه دارد. مترجم باید با توجه به سیاق کلام، بار عاطفی کلمات را در نظر بگیرد و یکی از مترادفها را انتخاب کند. گونه زبانی و بار عاطفی کلمات در عبارتهای زیر، بررسی شده است:

درگذشت (توفّی): عادی – خنثی

فوت کرد (وافَته المَنِیَّة): محاوره‌ای – مثبت

مُرد (مات): عامیانه – خنثی

عمرش را به شما داد (تعیش أنت): محاوره‌ای – مثبت

به رحمت ایزدی پیوست (فی رحاب الله): رسمی اداری – مثبت

دار فانی را وداع گفت (ودّع الدنیا الفانیة، انتقل الی دار البقاء): رسمی اداری – مثبت

دعوت حق را لبیک گفت (قضی نحبه): رسمی مذهبی – احترام‌آمیز

به ملکوت اعلی پیوست (التحق بالرفیق الأعلی): رسمی مذهبی – بسیار احترام‌آمیز

روی در نقاب خاک کشید (واراه التراب): رسمی شاعرانه – احترام‌آمیز

جان به جان‌آفرین تسلیم کرد (فاضت روحه الزکیة): رسمی ادبی – مثبت

به هلاکت رسید (لقی مصرعه، لقی حتفه): رسمی – منفی

به درک واصل شد (هلک): محاوره‌ای – توهین‌آمیز

برای اعلام خبر کشته شدن اشرار و قاچاقچیان از «به هلاکت رسیدند» استفاده می‌کنیم، اما برای اعلام درگذشت نویسنده‌ای مشهور «روی در نقاب خاک کشید» و برای کارمند عادی یک اداره «به رحمت ایزدی پیوست» را به کار می‌بریم.

ممکن است در زبان مبدأ، تنوع تعبیرها به اندازه زبان مقصد نباشد یا حتی برای همه این معادلها فقط از یک کلمه استفاده شود. مترجم در معادل‌یابی برای چنین کلماتی باید ویژگیهای فرهنگی و استعمال اهل زبان مقصد را در نظر بگیرد و معادل مناسب را برگزیند. بدون رعایت این ویژگیها، متن ترجمه مضحک، مسخره و گاه توهین‌آمیز خواهد شد.

3. کلمات مترادف از نظر شمول معنایی با یکدیگر تفاوت دارند. به این معنا که مجموعه چند کلمه مترادف، در حقیقت به نوعی طبقه‌بندی شده هستند. در بررسی دو کلمه فرش و قالی درمی‌یابیم که «فرش» معنای گسترده‌تری از «قالی» دارد؛ زیرا در جمله «او یک فرش خرید» می‌توانیم از قالی نیز استفاده کنیم، اما در جمله «کف اتاق را با حصیر، فرش کرد» نمی‌توان قالی را به کار برد. «استعداد» و «آمادگی» نیز دو کلمه هم معنا هستند، اما استعداد معانی گسترده‌تری را شامل می‌شود و در ترکیب «استعداد هنری» نمی‌توان از آمادگی استفاده کرد.

4. برخی از کلمات مترادف، از نظر معنایی یکسانند، اما نمی‌توان آنها را جایگزین یکدیگر کرد؛ زیرا کلمات همنشین آنها متفاوتند؛ برای مثال صفتهای «کهنسال»، «پیر»، «مزمن» و «فرسوده» بیانگر یک معنا هستند، اما هر یک با موصوفی خاص به کار می‌روند. کهنسال برای درخت، پیر برای انسان، مزمن برای بیماری و فرسوده برای اشیاء به کار می‌رود.

5. مترادفها از نظر شدت و ضعف معنا متفاوتند و از این نظر می‌توان آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. کلمات مترادف «مناسب» (الملائم)، «مطلوب» (المنشود)، «خوب» (الجیّد)، «ایدئال» (المرجوّ)، «آرمانی» (المثالی) را در نظر بگیرید و به این نکته توجه کنید که چگونه معنا به شکل تدریجی در آنها تأکید شده و شدت یافته است. مترجم برای انتخاب معادل از میان کلمات مترادف باید میزان شدت و ضعف معنا را در این کلمات در نظر بگیرد و با توجه به مقتضای جمله معادل مناسب را پیدا کند. در مثالهای زیر معنا بتدریج شده یافته است:

بد، شرور، پلید: (سیّء، شرّیر، خبیث)؛

کشمکش، نزاع، مبارزه، درگیری، ستیز، جنگ، نبرد: (المشادّة، النزاع، الکفاح، الصراع، المناوشة الحرب، المعرکة).

ناظمیان، رضا؛ روشهایی در ترجمه از عربی به فارسی، چاپ نهم، انتشارات سمت، 1394، ص 44-48

 

http://arabifarsi.blog.ir/

https://telegram.me/arabifarsi


  • مختار حسامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی