یادداشت‌هایی درباره‌ی ترجمه

ارائه یادداشت‌ها، مقالات و نکاتی درباره‌ی اصول و فنون ترجمه از عربی به فارسی و برعکس

یادداشت‌هایی درباره‌ی ترجمه

ارائه یادداشت‌ها، مقالات و نکاتی درباره‌ی اصول و فنون ترجمه از عربی به فارسی و برعکس

مشخصات بلاگ
یادداشت‌هایی درباره‌ی ترجمه

مطالب مفیدی در رابطه با اصول، فنون، راهکارها، نظرها و نظریه‌های ترجمه از عربی به فارسی و فارسی به عربی از کتاب‌ها و منابع معتبر، انتخاب شده و در این وبلاگ در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد تا علاوه بر فراگیری این امور با منابع و کتاب‌های موجود نیز آشنا شوند و در صورت تمایل، با مراجعه به آنها به تکمیل دانسته‌های خود در این زمینه بپردازند.
خوانندگان گرامی می‌توانند هرگونه نظر، انتقاد، پیشنهاد و یا سؤالی که دارند در بخش «نظر» و یا در قسمت «تماس با من» مطرح بفرمایند.

مختار حسامی
دانشجوی مترجمی زبان عربی
دانشگاه تهران
سه‌شنبه 18/اسفند/1394 هـ.ش

کانال تلگرام این وبلاگ:
https://telegram.me/arabifarsi

سبک در ترجمه

سه شنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹ ب.ظ

ترجمه خوب ترجمه‌ای است که بتواند همان تأثیر متن اصلی را در خواننده بگذارد. برای انتقال این تأثیر، رعایت سبک و اسلوب نویسنده اهمیت زیادی دارد؛ اما هدف همه متنها تأثیر گذاشتن بر خواننده نیست. هدف یک متن فلسفی یا حقوقی، انتقال معنا و هدف یک متن خبری یا گزارشی، اطلاع‌رسانی به خواننده است؛ بنابراین مترجم باید نخست انواع متن را بشناسد و بر اساس نقش خاصی که متن دارد، زبان آن را برای ترجمه بیابد. از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشته باشد که نویسنده از چه لحن و زبانی برای انتقال این تأثیر یا اطلاع سود جسته است. وانگهی مترجم باید این موضوع را در نظر بگیرد که مخاطبان ترجمه او چه کسانی هستند و سطح دانش و اطلاعات زبانی آنان چگونه است؛ به عبارت دیگر مترجم نخست باید بداند نویسنده چه گفته و چگونه گفته و برای چه کسانی گفته است؟ پاسخ پرسش اول به شناخت نوع متن و پرسش دوم به شناخت لحن و زبان نویسنده و پرسش سوم به شناخت مخاطب باز می‌گردد. در نظر گرفتن این عناصر و انعکاس دادن آنها در متن به معنای رعایت سبک و اسلوب و شیوه نگارش نویسنده از سوی مترجم است.

الف) نوع متن

در درس انواع متن، با متنهای مختلف و ویژگیهای آنها آشنا شدید. در اینجا برای تعیین زبان متن ترجمه، انواع مختلف متن را از زاویه دیگر به دو نوع کلی یعنی متن علمی و متن ادبی، تقسیم می‌کنیم.

در متن علمی، هر کلمه‌ای در معنای روشن حقیقی خود به کار می‌رود. نوشته عملی، صریح، دقیق، گویا و بی‌ابهام است و آرایه‌های ادبی در آن دیده نمی‌شود؛ زیرا متن علمی صرفاً برای انتقال مستقیم مفاهیم دقیق علمی نوشته می‌شود. در نوشته‌های علمی، مطالب به گونه‌ای بیان می‌شود که خواننده بدون آنکه در کلمات تأمل کند، مقصود را دریابد؛ بنابراین در متن علمی نباید از کلمه‌ای استفاده شود که خواننده برداشتهای متفاوتی از آن داشته باشد.

اما در نوشته‌های ادبی سعی می‌شود خواننده، روابط و مناسبات ظریف میان الفاظ را دریابد؛ به عبارت دیگر از زبان برای زیبایی‌آفرینی استفاده می‌شود. در متن ادبی، چند پهلو نوشتن، به طوری که بتوان از هر کلمه برداشتهای متفاوتی کرد، به زیبایی متن می‌افزاید؛ همان‌طور که برای توصیف و تصویر معانی ذهنی و بیان عواطف و احساسات درونی از آرایه‌های ادبی استفاده می‌‌شود؛ بنابراین متن ادبی، تنها مراد و مقصود نویسنده را نمی‌رساند، بلکه می‌کوشد بر رفتار مخاطب تأثیر بگذارد و حتی او را به واکنش وادارد و با خود همراه و همدل سازد.

بیان علمی یک رویداد با توصیف ادبی آن رویداد بسیار متفاوت است و از نظر واژگان و ساختهای دستوری و کاربردهای معنایی تفاوتهای آشکاری دارد. هیچ دلیلی وجود ندارد که نویسنده یک متن علمی را از به کار بردن «بوسه خورشید بر بیشه و ساحل» برای بیان طلوع آفتاب منع کند، جز اینکه این تعبیر در بافت یک متن علمی نامأنوس است.

بنابراین مترجم، نخست باید نوع علمی یا ادبی بودن متن زبان مبدأ را تشخیص دهد تا بتواند نوع متن ترجمه‌اش را متناسب با آن انتخاب کند.

ب) زبان متن

در زبان فارسی، نثر بیهقی، ابن سینا، بیرونی و ناصر خسرو با نثر جمالزاده، بزرگ علوی و جلال آل احمد تفاوتهای اساسی دارد. در زبان عربی نیز آثار ابن مقفّع، جاحظ، ابن اثیر و حریری از متون کهن به شمار می‌آید و آثار منفلوطی، طه حسین و محمود تیمور ویژگیهای متون معاصر را دارد.

متون کهن از نظر دایره واژگانی و کاربرد کلمات و اصطلاحات و ساختمان دستوری، تفاوتهای زیادی با متون معاصر دارد. در متون کهن، کلمات و تعابیری به کار می‌رفته که در زبان معاصر، متروک شده و یا بندرت از آنها استفاده می‌شود. وانگهی استفاده از کلمات هماهنگ و موزون (سجع) رواج زیادی در متون کهن داشته که هم‌اکنون منسوخ شده است. کاربرد گسترده ضمایر بویژه ضمیر غایب در متون کهن نیز از ویژگیهای دستوری این متون به شمار می‌آید. به طوری که در یک سطر از چندین ضمیر استفاده می‌شده که گاه پیدا کردن مرجع این ضمایر با دشواریهایی همراه بوده است. دلیل چنین کاربردی را می‌توان محدود بودن مخاطبان این متون دانست و اینکه نگارش متن بر پایه ایجاز و اختصار، استوار بوده است. به این متن که از کتاب مقامات حریری انتخاب شده توجه کنید (در ترجمه اول، زبان متن در نثر ترجمه حفظ شده و ترجمه دوم، ارتباطی و به زبان فارسی معاصر است):

فقلت له: ما أغزر وبلک! فقال: والشرط أملک. فنفحته بالدینار الثانی و قلت له: عوّذهما بالمثانی. فالقاه فی فمه و قرنه بتوأمه و انکفأ بحمد مغداه و یمدح النادی و نداه. قال الحارث بن همّام: فناجانی قلبی بأنّه ابوزید و أنّ تعارجه لکید. فاستعدتُه. «مقامة دیناریة»

ترجمه اول

او را گفتم: چه سنگین است بارانت و او گفت: شرط به جای باید آورد همی. پس دیناری دیگر به او بداده و گفتمش: دینارها به فاتحة‌الکتاب، تعویذ کن. پس آن در دهان افکند و به همزادش قرین کرد. و همچنان که باز می‌گشت طالع آن روز می‌ستود و به مدح انجمن و عطای آن زبان می‌گشود. حارث بن همام چنین گفت: دلم گواهی داد که او ابوزید است و لنگ رفتنش از بهر کیدست. پس خواستمش تا بازگردد به حال نخست.

ترجمه دوم

به او گفتم: عجب طبع روانی! و او پاسخ داد: عمل کردن به شرط مهمتر است. یک دینار دیگر به او دادم و گفتم: بر این دو دینار سوره فاتحه بخوان تا از کف نرود. آن را در دهانش انداخت و در کنار دینار قبلی نهاد و در همان حال که طالع آن روز را ستایش می‌کرد و از این محفل و پولی که به دست آورده بود شادمان بود، بازگشت. حارث بن همام می‌گوید: به دلم گذشت که او ابوزید است و به دروغ خود را لنگ نشان داده است. پس از او خواستم که مثل آدمهای سالم راه برود.

اما در مقابل، متون معاصر بر مبنای شرح، توضیح و تبیین است و معمولاً پیچیدگیهای دستوری و واژگانی در آنها به چشم نمی‌خورد؛ زیرا برای مخاطبان وسیع و گسترده‌ای نوشته می‌شود؛ به عبارت دیگر کلمات و اصطلاحات متون کهن، محدود و ساختمان دستوری آن پیچیده و گسترده است؛ اما در متون معاصر، دستور زبان، محدود و ساختمان آن ساده بوده و تحت تأثیر ترجمه از زبانهای اروپایی، عناصر دستوری تازه‌ای وارد زبان شده است. از سوی دیگر، دایره واژگان و اصطلاحات بر اثر تأثیرپذیری از سایر زبانها، گسترش یافته است.

پیدایش زبانی خاص به نام زبان روزنامه یا خبر و ترجمه آثار و کتب غربی و سروکار یافتن اهل قلم با مخاطبان عام و مردم کوچه و بازار که زبان پیچیده مخلق کهن و نثر مکلف آن را نمی‌فهمند، از مهمترین دلایل ساده شدن زبان است. این عوامل باعث شد اصطلاحات، تعبیرات، تشبیهات و استعارات پیچیده‌ای که فقط ادبا و منشیان درباری آنها را به کار می‌بردند، منسوخ شده و زبان بسادگی گراید.

مترجم، پیش از ترجمه متن، باید تعیین کند که زبان متن مبدأ به چه دوره‌ای اختصاص دارد. آیا متن زبان مبدأ جزء متون کهن به شمار می‌آید یا از متون معاصر است؟ مترجمی که کتاب تاریخ طبری یا بخشی از آن را ترجمه می‌کند باید این متن را به گونه‌ای ترجمه کند که این احساس را در خواننده به وجود آورد که یک متن کهن را می‌خواند.

ج) لحن نویسنده

نویسنده هر متن لحن خاصی دارد که متناسب با خصوصیات اخلاقی اوست، زیرا سبک نگارش و لحن هر نویسنده به طبع و روحیه وی بستگی دارد؛ برای مثال در حوزه زبان و ادبیات معاصر فارسی، باستانی پاریزی نویسنده‌ای شوخ و بذله گو و خوش طبع و خوش بیان است؛ اما استاد مطهری نویسنده‌ای جدی است که در نوشته‌هایش از طنز و شوخی و فکاهی استفاده نمی‌کند و همواره با استدلالهای مکرر و زبانی عملی سعی در اثبات اصول و ارزشهای دینی و اخلاقی دارد. جلال آل احمد نویسنده‌ای شیرین زبان است، اما در نوشته‌هایش از نیش زدن و طنز و تمسخر دریغ نکرده است. نگاه او انتقادی و دقیق و توصیف‌گر است و تمام زوایای موضوع را بدقت موشکافی می‌کند. دکتر شریعتی طبعی حساس و شاعرانه داشته و نوشته‌هایش سراسر احساس است و با آوردن کلمات و عبارات مترادف و تتابع اضافات و استفاده از تعابیر ادبی تلاش می‌کند در روح خواننده تأثیر بگذارد. البته این نوشته‌های سرتاپا احساس از استدلالهای منطقی و حکایتهای تاریخی تهی نیست.

ویژگیهای روحی و فکری و ذوق و طبع نویسندگان در نوشته‌هایشان نیز انعکاس می‌یابد.

در ادبیات عرب نیز نوشته‌های صلاح السعدنی مملو از شوخ‌طبعی و طنز و شیرین‌زبانی است، اما اگر آثار عباس محمود العقاد و احمد امین را بخوانید می‌بینید که اندک لحن شوخی یا مسخرگی یا شیرین‌زبانی و طنزگویی در گفتار و قلمشان نیست و عین مطلب مورد نظرشان را خشک و بی‌پیرایه روی کاغذ آورده‌اند. نثر جبران خلیل جبران سرشار از احساس شاعرانه و طبع لطیف است. طبع حساس و برخورد عاطفی‌اش با حوادث و مسائل، در نوشته‌هایش پیداست. نوشته‌های جبران آنقدر از تصاویر بیانی و استعاره‌های زیبا و جذاب سرشار است که نوشته‌های او را به پرده‌های نقاشی، مانند کرده است.

مترجم موفق آن است که بتواند در ترجمه‌اش لحن نویسنده را حفظ کند و لحن نوشته‌اش در ترجمه اثری از توفیق الحکیم با لحن نثر ترجمه آثار میخائیل نعیمه یا جبران خلیل جبران متفاوت باشد.

د) مخاطب

عامل تعیین کننده در انتخاب شیوه نگارش متن و دایره واژگانی، مخاطب ترجمه است. مترجم در هر متن، مخاطبی را در نظر دارد و متن را برای او ترجمه می‌کند. اگر مخاطب متن را درک نکند یا در این زمینه با دشواریهایی روبرو شود مترجم به هدف خود دست نیافته و نتوانسته با خواننده ارتباط برقرار کند. مترجم باید میزان توانایی خواننده در درک متن و سطح اطلاعات نحوی و واژگانی او را بداند تا بتواند او را جذب کرده و وادار سازد تا خواندن متن را به پایان ببرد. متن ترجمه مانند جاده‌ای است که خواننده یا مخاطب ترجمه بر آن گام می‌زند. اگر متن، هموار و بدون دشواری باشد، خواننده بسرعت و سهولت آن را به پایان می‌رساند؛ اما اگر متن ترجمه دارای جمله‌های طولانی و پیچیده و نامفهوم و کلمات دشوار باشد، مانند جاده‌ای سنگلاخ است که در فواصل مختلف، گودال یا مانعی بر سر راه او سبز می‌شود. بی‌گمان خواننده چنین ترجمه‌ای خیلی زود خسته شده و از پیمودن باقیمانده راه صرف نظر می‌کند؛ بنابراین مترجم هنگام ویرایش متن ترجمه باید با آگاهی از سطح دانش و میزان حوصله خواننده خود را جای او بگذارد و اگر خودش متن را می‌فهمد انتظار فهمیدن آن را از خواننده داشته باشد.

رعایت شیوه بیان و سبک نویسنده، تابعی از رعایت سطح دانش و ادراک مخاطب ترجمه است. به این معنا که ممکن است مترجم بخواهد متنی کهن را برای مخاطبان عام به شکلی ساده و به نثر معاصر ترجمه کند، یا آنکه بخواهد متنی علمی و تخصصی را به زبان ساده برای نوجوانان ترجمه کند، در این صورت رعایت سبک و زبان نویسنده به شکلی که پیشتر گفتیم ضرورتی ندارد؛ برای مثال ترجمه متون مذهبی و معارف اسلامی معمولاً به انگیزه آشنایی نسل جوان با این متون صورت می‌گیرد، و با توجه به اینکه این متون، بویژه کتابهای تفسیری و کلامی و روایی، به زبان عربی سده‌های پیش نوشته شده و از نظر شیوه بیان غالباً نثری رسمی و فاخر دارد، رعایت زبان و سبک این گونه متون نه تنها ضروری نیست بلکه چنین متونی باید به زبان ساده ترجمه شود تا برای همه اقشار جامعه قابل فهم باشد. در ترجمه این متون، مخاطب نقش اصلی را ایفا می‌کند و میزان دانش و آگاهی او باید مد نظر مترجم قرار گیرد. مخاطبان ترجمه به دو گروه تقسیم می‌شوند:

1. مخاطب خاص. مخاطب خاص، محدوده گسترده‌ای را شامل می‌شود، اما دو گونه از مخاطبان خاص، عینی‌تر به نظر می‌آیند:

الف) اهل قلم و تحصیلکردگان. در متنی که برای این گونه مخاطبان ترجمه می‌شود، ساده‌نویسی و تأکید بر شرح و توضیح مفاهیم ضرورتی ندارد و به توضیح اصطلاحات، تعابیر و اشارات نیازی نیست و اصطلاحاتی چون «قیاس مع الفارق»، «اسب تروا»، «حدیث متواتر» و «استقراء» در متن دیده می‌شود. الگوهای بیانی و ادبی همچون تعابیر تشبیهی، استعاری و کنایی و مجازگوییها در متن ترجمه انعکاس می‌یابد. البته این دسته از مخاطبان را نیز می‌توان به گروههای مختلفی تقسیم کرد؛ برای مثال اگر مترجم، شعری از «بدر شاکر السیّاب» را تنها به منظور انتقال پیام اصلی شعر برای عموم علاقه‌مندان شعر معاصر عربی ترجمه می‌کند، می‌تواند زبان مجاز و استعاره و به طور کلی الگوهای ادبی شعر را در ترجمه منعکس نکند و برخی از صور بیانی را نادیده بگیرد؛ اما اگر هدف از ترجمه چنین شعری شناساندن شاعر و ویژگی‌های بیانی وی و انتقال دقیق تأثیر ادبی بر اهل ادب زبان مقصد باشد، نادیده گرفتن صورتهای بیانی و زبان مجاز و استعاره شعر به معنای عدم رعایت امانت و تحریف معنا و مخدوش بودن ترجمه خواهد بود.

اگر مخاطبان این ترجمه دانشجویان ادبیات عربی باشند، مترجم باید علاوه بر رعایت دقیق الگوهای بیانی، اصل عربی تعابیر مجازی و استعاری را در پانوشت بیاورد تا خواننده، علاوه بر دریافت معنا و پیام، فضایی برای تجربه، مقایسه و قضاوت درباره ترجمه داشته باشد.

می‌توان گفت مخاطبان فصلنامه‌های دانشگاهی و ماهنامه‌های ادبی، تحصیلکردگان و اهل قلم هستند و مقاله‌ای که برای چاپ در چنین نشریاتی ترجمه می‌شود، لزوماً باید چنین مخاطبانی را مد نظر قرار دهد.

ب) کودکان و نوجوانان. مترجمی که برای کودک یا نوجوان ترجمه می‌کند، علاوه بر رعایت ویژگیهای ساده‌نویسی، باید از دایره واژگانی محدودی استفاده کند و اصطلاحات را در متن، توضیح دهد. اگر هدف ترجمه آن است که در مخاطب، تأثیر گذارد پس طبیعی است که ترجمه برای کودک و نوجوان باید به زبانی صورت بگیرد که برای چنین مخاطبی آشنا و ملموس باشد. زبانی شبیه به زبان تألیف ادبیات کودک و نوجوان.

2. مخاطبان عام. در متونی که برای عموم مخاطبان ترجمه می‌شود، باید سطح متوسط اطلاع و آگاهی در نظر گرفته شود. نوشته‌های مطبوعاتی، کتابهای اطلاعاتی، گزارشها، آگهیهای تبلیغاتی و تجاری، مخاطبان عام را در نظر می‌گیرند. متنی علمی که برای مخاطبان عام، ترجمه می‌شود و شیوه ترجمه آن ارتباطی است باید ساده و بی‌تکلف نوشته شود. ویژگیهای یک متن ساده از این قرار است:

1. زبان متن، صمیمی و نزدیک به زبان گفتار است. وقتی زبان نگارش به زبان گفتار نزدیک شود، روح و تحرک بیشتری می‌یابد؛

2. جمله‌ها کوتاه و روان هستند. هرچه جمله‌ها کوتاهتر باشند، مفهوم را زودتر و بهتر می‌رسانند؛

3. کلمه‌ها و عبارتهای دشوار در آن نیست و بی‌دلیل به مطالب، شاخ و برگ داده نمی‌شود؛

4. عبارتها و کلمه‌های زاید و بی‌نقش همچون تکیه کلامها، کلمات مترادف و جمله‌های معترضه در آن دیده نمی‌شود؛

5. کلی‌گویی و ابهام در متن نیست و مخاطب، مقصود و مراد متن را بخوبی می‌فهمد؛

6. نقل قولهای مستقیم به غیر مستقیم تبدیل می‌شود. مگر در صورتی که نقل قول مستقیم ضروری باشد.

ناظمیان، رضا؛ روشهایی در ترجمه از عربی به فارسی، چاپ نهم، انتشارات سمت، 1394، ص 34-41

 

http://arabifarsi.blog.ir/

https://telegram.me/arabifarsi


  • مختار حسامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی