ضبط اسامی خاص
برای ضبط دقیق اسمهایی که از زبانی دیگر وارد زبان عربی شدهاند، بهترین کار، مراجعه به ضبط آنها در زبان فارسی است. آشنایی و تسلط بر موضوع متن، در این زمینه کمک زیادی به مترجم میکند؛ برای مثال مترجم آشنا با متون سیاسی و خبری فارسی میداند نام شخصیتهایی که در زبان عربی «غورباتشوف» و «میلوسیفیتش» ضبط شده، در فارسی «گورباچف» و «میلوسوویچ» است. در صورتی که این مراجعه امکانپذیر نباشد، میتوان از این قواعد جایگزینی که بر اساس تجربه عملی به دست آمده و در بیشتر موارد مصداق دارد استفاده کرد:
چ = تش، ش. تاچر: تاتشر. منچستر: منشستر
گ = ج، غ. هوگو: هوجو. ریگان: ریغان
ژ = ج. ژرژ (جرج): جورج. بلژیک: بلجیکا
و = فـ، فـ (با سه نقطه). دیوید: دیفید. ویکتور: فیکتور
ز = س. جیمز: جیمس. خوزه: خوسیه
ت = د، ث. هانتینگتن: هانتیغدون. آرتور: آرثو
د = ذ. ارتدکس: ارثوذکس
پ = ب. اپک: اوبک. اکسپرس: اکسبرس
ک = ق. متافیزیک: میتافیزیقا. دمکراسی: دیمقراطیه
ء = ی. لئونل: لیونل. رومئو: رومیو
اس = س. اسپورت: سبورت. پل اسکولز: بول سکولز
س = ش. بارسلون: برشلونه
ضبط اسامی لاتین در زبان عربی معمولا با اشباع حرکتها همراه است و برای برگرداندن آنها به زبان فارسی باید حروف حاصل از اشباع را حذف کنیم؛ به عبارت دیگر در زبان عربی غالباً دو حرف متحرک در ابتدای کلمه کنار یکدیگر نوشته نمیشوند، بلکه پس از هر حرف متحرک حرفی که با آن حرکت متناسب است نوشته میشود (الف با فتحه، واو با ضمّه، یاء با کسره)؛ برای مثال «دمکراسی»، «دسامبر» و «ولز» به صورت «دیمقراطیه»، «دیسامیر» و «ویلز» نوشته میشود. اگر دو حرف متحرک نیز در وسط کلمه قرار بگیرد چنین تغییری ممکن است صورت بگیرد:
آندره: آندریه. تونی بلر: تونی بلیر. دکتر: دکتور
اسمهایی که اساساً عربیاند و در حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد کشورهای عربی قرار میگیرد، اما در زبان فارسی، آشنا و مأنوس نیستند، به همان شکل به فارسی نوشته میشود. البته ممکن است تغییر مختصری به علت آواشناسی زبان فارسی در این اسمها صورت بگیرد:
بیت اللحم: بیت لحم. خرطوم: خارطوم. الجزائر: الجزایر. نبیهبرّی: نبیهبرّی
ترجمه اسامی خاص
اسامی خاص به طور کلی غیر قابل ترجمهاند و از طریق ترجمه به متن زبان مقصد انتقال نمییابند. مشکل اصلی در ترجمه اسامی خاص این است که از سویی در زبان مقصد معادل ندارند، و از سوی دیگر باید معنای دقیق آنها به همراه بار تاریخی، قومی و محلی به زبان مقصد منتقل شود. مترجم در برخورد با اسامی خاص دو راه دارد:
1. اسم را در ترجمه بیاورد و در پانوشت آن را توضیح دهد تا خواننده با مفهوم اسم آشنا شود؛
2. اسم را به طور تقریبی ترجمه کند، یعنی معنای عام کلمه را بنویسد، البته در این صورت، بار قومی یا تاریخی یا محلی کلمه معمولا از بین میرود.
ترجمه تقریبی اسامی خاص به سه روش انجام میشود:
الف) جایگزین کردن معنای خاص کلمه با معنایی عام، مانند:
قات: نوعی مواد مخدّر. زجل: شعر عامیانه و غنایی
«قات» نام برگ درختی به همین نام است که اگر مقداری از آن جویده شود نشاط آور است، ولی مصرف زیاد آن مخدر است و در کشور یمن به وفور کاشته میشود. «زجل» نوعی شعر عامیانه و غنایی است که از غلطهای دستوری، تهی نیست. مردم اندلس این نوع شعر را که تقریباً معادل ترجیعبند فارسی است در زمان حکومت عربها بر این سرزمین ابداع کردند.
ب) جایگزین کردن کلمهای آشنا و متداول به جای اسم نامأنوس متن مبدأ؛ برای مثال به جایِ آوردن نام گُل یا نام نوعی بازی در زبان مبدأ میتوان از نام گل یا بازیِ مشابه آن در زبان مقصد استفاده کرد، مانند:
الدبکه: رقص بوشهری. البان: شمشاد
دبکه نام رقص معروفی در کشورهای عربی است که نام آن از فعل «دَبکَ» یعنی کوبیدن زمین گرفته شده است. رقاص در این نوع رقص، با پا یا وسیله دیگر بر زمین میکوبد و صدای خشن همراه با لرزشی از خود در میآورد. «بان» نام درختی است که تنهای صاف و نرم دارد و برگ آن شبیه برگ درخت بید است و در داخل گلهای آن دانهای بزرگتر از نخود وجود دارد که بسیار معطر و خوشبوست و معمولا قامت یار در ادبیات عربی به درخت (بان) تشبیه میشود.
ج) توصیف یا توضیح اسم. اگر دو روش قبلی میسر نباشد، مترجم میتواند به جای آوردن اسم، آن را به شیوه فرهنگ لغت، توصیف کند و یا معنای آن را توضیح دهد، مانند:
غُراب البین: زاغ سرخپا یا سرخمنقار (عربها مشاهده این پرنده را شوم و موجب جدایی یاران و خویشاوندان میدانستند).
اسامی مطبوعات، شبکههای تلویزیونی، پیمانهای رسمی، تیمها و باشگاههای ورزشی و ... بهتر است در متن ترجمه آورده شود و اگر مترجم به ترجمه آنها نیازی میبیند، میتواند ترجمه این اسامی را در داخل پرانتز بیاورد:
صَحِیفَهُ الأیّامِ الکُوَیتِیَّهُ: روزنامه الایّام چاپ کویت
نَادِی الصَّقر: باشگاه الصقر (عقاب)
اِتِّفَاقِیَهُ کَمبدَیوِید: پیمان کمپدیوید
تَلَفِزیُونُ الجَزِیرَه: شبکه تلویزیونی الجزیره
در زبان فارسی، رسم بر این است که نام احزاب و گروههای سیاسی را ترجمه میکنند و از آوردن نام اصلی آنها خودداری میورزند؛ بنابراین اگر نام حزب یا گروهی در متن عربی ذکر شود، مترجم باید از ترجمه آن در متن خود استفاده کند. اسامی خاص به صورت لفظ به لفظ و با حفظ ترتیب کلمات ترجمه میشود و معادلیابی برای این اسامی همیشه با توفیق همراه نیست:
اَلحِزبُ التَّقَدُّمِیُّ الاِشتِرَاکِیّ: حزب ترقیخواه سوسیالیست
اَلجَبهَهُ الاِسلامِیَّهُ لِلاِنقَاذ: جبهه نجات اسلامی
جَبهَهُ التَّحرِیرِ الوَطَنِی: جبهه آزادیبخش ملی
مُنَظَّمَهُ التَّحرِیرِ الفَلَسطِینِیَّهُ: سازمان آزادیبخش فلسطین
همان طور که ذکر شد، معیار مترجم در چنین مواردی استعمال در زبان فارسی و در نظر گرفتن عرف اهل زبان است. ممکن است استفاده از اسمی خاص در متون فارسی، معمول و متداول شده باشد، در این صورت مترجم باید از عرف پیروی کند؛ برای مثال «انتفاضه» به معنای قیام ملی و خیزش عمومی مردم فلسطین است، ولی با توجه به گستردگی شهرت و آوازه این کلمه، به ترجمه آن نیازی نیست. حزب «الاتحاد الوطنی الکردستانی» در زبان فارسی با نام «اتحادیه میهنی کردستان» معروف است و اگر مترجم آن را «اتحادیه ملی کردستان» ثبت کند، علاوه بر اینکه ممکن است مخاطب را به اشتباه بیندازد، عدم آشنایی خود با این عرف را نشان داده است.
انتخاب روش درست برای ترجمه اسامی خاص به ملاحظات زیر بستگی دارد:
1. نوع متن. هر متنی ویژگیهای خاصی دارد. در متون علمی، واژههای تخصصی، اسامی خاص به شمار میآیند و اگر برای مخاطب عام ترجمه میشوند، بهتر است مترجم آنها را با شرح و توضیح بیاورد. اسامی خاص در متون ادبی معمولاً در پانوشت توضیح داده میشود، ولی در ترجمه کتابهای کودکان باید در متن توضیح داده شود.
2. اهمیت اسم خاص. انتخاب روش در مورد ترجمه یا توضیح اسم خاص به نقش و اهمیت معنایی کلمه در متن نیز بستگی دارد. اگر اسم خاص، نقش اساسی و مهمی را در متن ایفا میکند و متن، پیرامون آن دور میزند و بارها تکرار میشود، مترجم نباید به ذکر اسم خاص در متن و ارائه پانوشت اکتفا کند، بلکه باید در نخستینباری که اسم در متن میآید، جملهای توصیفی یا توضیحی در مقابل آن قرار دهد.
3. مخاطب ترجمه. عامل تعیین کننده در انتخاب روش ترجمه اسامی خاص، مخاطب ترجمه است. مترجم باید خوانندهاش را بشناسد و در هر مورد بداند که آیا خوانندهاش آن اسم را به صورت اصلی بهتر میپذیرد یا معادل آن را و در هر حال باید دقت کند تا بخشی از معنا را که در جریان انتقال به زبان مقصد از میان میرود، به طریقی دیگر جبران کند.
ترجمه حروف لاتین به عربی
شناخت شیوه برگرداندن حروف لاتین به زبان عربی که بیشتر بر اساس آوانگاری است، به تشخیص ضبط دقیق اسامی خاصی که از زبانهای لاتین وارد زبان عربی شدهاند، کمک میکند. فرهنگستان زبان عربی قاهره بر اساس اصولی که بر پایه نظام آوانگاری جهانی است، شیوه انتقال حروف و حرکات از زبان لاتین به عربی را تعیین کرده است. مترجمی که از عربی به فارسی ترجمه میکند، اگر تشخیص دهد که حروف اسامی لاتین ترجمه شده به عربی در اصل چه بودهاند، میتواند با تعیین معادل آن حروف به زبان فارسی، معادل فارسی آن اسم لاتین را تشخیص دهد.
ناظمیان، رضا؛ روشهایی در ترجمه از عربی به فارسی، چاپ نهم، انتشارات سمت، 1394، ص 107-111
http://arabifarsi.blog.ir/
https://telegram.me/arabifarsi